۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه

هويت ايراني Iranian Identity

مقدمه

بررسي هويت ملي يكي از مباحثي است كه از اهميت تاريخي و جامعه‌شناختي و فرهنگي فراواني برخوردار است. اهميت تاريخي آن به اين دليل است كه نخست اين پديده در طي زمان در جامعه شكل گرفته و از رويدادها و تغيير و تحولات تاريخي تاثير پذيرفته است. دوم هر هويتي كه امروزه در جامعه و ميان گروه‌هاي اجتماعي مشاهده مي‌شود، برگرفته از جريان‌هاي تاريخي ادوار مختلف است. از نظر جامعه‌شناختي هويت ملي به اين لحاظ اهميت دارد كه يكي از عوامل مهم انسجام اجتماعي و وفاق ملي در هر جامعه تلقي مي‌شود. هر اندازه يك ملت از هويت محكمتر و منسجم‌تري برخوردار باشد، به همان اندازه در تحكيم پايه‌هاي همبستگي و وفاق اجتماعي موفق‌تر خواهد بود. از نظر فرهنگي نيز زبان، ادبيات، آداب و رسوم و آيين هاي ملي در فرهنگ و تمدن و در نتيجه در هويت يك ملت اهميت خاص خود را مي يابند.

هويت

هويت فرايند پاسخگويي آگاهانه هر فرد به يك دسته سؤالات در مورد خودش مي‌باشد؛ از گذشته‌اش كه او چه كسي است، كجا بود، چه بود، چه هست و به چه قبيله، نژاد يا ملت تعلق دارد، منشا ابتدايي و اصلي‌اش كجاست و در تمدن جهان چه نقشي داشته است (باوند،1377). هويت مجموعه معاني است كه چگونه بودن را در خصوص نقش‌هاي اجتماعي به فرد القاء مي‌كند و يا وضعيتي است كه به فرد مي‌گويد او كيست و مجموعه معاني را براي فرد توليد مي‌كند كه مرجع كيستي و چيستي او را تشكيل مي‌دهد)بورك، 1991:837.(برخي هويت را معناداري جامعه دانسته‌اند، يعني جامعه معنايي براي خودش قائل باشد و در چارچوب آن عمل كند و درصورت از دست دادن اين معنا يا به هر دليل گسستگي در معناداري با بحران هويت مواجه خواهد شد (رجايي، 1373). هويت به معني هستي و وجود است، چيزي كه وسيله شناسايي فرد باشد تا او را از ديگران متمايز كند. انسان‌ها هويت خويش را در حذف چيزي يا در برابر چيزي تعريف مي‌كنند (تاجيك، 1379). هويت‌ها از دو خصيصه استمرار و تمايز برخوردار هستند. يعني فرديت هويتي فرد به سادگي تغيير نمي‌كند و همواره خود را در كنار ديگري نبود مي‌يابد (عاملي، 2002). با يك نگاه كلي از نظر انتوني گيدنز (2001:2(هويت مربوط به فهم افراد در مورد اين كه «چه كسي هستند؟» و «چه چيزي براي آنها مهم است» تبيين مي‌شود. اين فهم هويتي، منتزع از منابع معناساز مهمي مثل دين، مليت، نژاد، جنسيت، طبقه اجتماعي و تمايلات گروهي و قومي مي‌باشد. هويت‌هاي فردي، مربوط به احساس فرد نسبت به خود و تمايزاتي است كه با مؤلفه‌هايي مثل اسم، مليت، قوميت و يا تمايلات شخصي، فكري، ارزشي و يا ايدئولوژيك، هويت يك فرد را از ديگري متمايز مي‌كند

هويت ملي

هويت ملي به معناي احساس تعلق و وفاداري به عناصر و نمادهاي مشترك در اجتماع ملي(جامعه كل) و در ميان مرز‌هاي تعريف شده سياسي است. مهمترين عناصر و نمادهاي ملي كه سبب شناسايي و تمايز مي‌شوند، عبارتند از: "سرزمين، دين و آئين، آداب و مناسك، تاريخ، زبان و ادبيات، مردم و دولت" (يوسفي، 1380: 17). به عقيده ي يوسفي در درون يك اجتماع ملي ميزان تعلق و وفاداري اعضاء به هر يك از عناصر و نمادهاي مذكور، شدت احساس هويت ملي آنها را مشخص مي‌سازد. برخي از تعاريف هويت ملي بر عناصر يكپارچه كننده واحد سياسي مستقل تاكيد دارند و آن را مجموعه‌اي از گرايشات و نگرش‌هاي مثبت به عوامل و عناصر و الگوهاي هويت بخش و يكپارچه كننده در سطح يك كشور به عنوان يك واحد سياسي تعريف مي‌كنند (حاجياني، 1378).

استاد مرتضي مطهري در كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران مي‌نويسد: "اگر هويت ملي را نوعي احساس ملي بناميم تعريف آن عبارت خواهد بود از وجود احساس مشترك يا وجدان دسته جمعي در ميان عده‌اي از انسان‌ها كه يك واحد سياسي يا ملت را مي‌سازند."(مطهري، 1363).

هويت ملي از نظر جامعه‌شناسي نوعي احساس تعهد و تعلق عاطفي نسبت به مجموعه‌اي از مشتركات ملي جامعه است كه موجب وحدت و انسجام مي‌شود و داراي ابعاد مختلف خرده فرهنگ ملي، ديني جامعه‌اي و انساني است و ويژگي اصلي آن قابليت انعطاف اجزاء آن و بومي بودن ابعاد تشكيل دهنده آن مي‌باشد (رزازي فر، 1379). از ديدگاه احمد اشرف مفهوم تاريخي هويت ايراني در نهضت‌هاي قومي، سياسي و ديني دوران ساسانيان شكل گرفت و در دوران اسلامي با فراز و نشيب‌هايي پايدار ماند و در عصر صفوي تولدي ديگر يافت و در عصر جديد به صورت هويت ملي ايران متجلي شد (اشرف،1378). هويت ايراني به علت موقعيت خاص جغرافيائي از سه حوزة تمدني ايراني، اسلامي و غربي تأثيرپذيرفته است. به گفتة بروجردي استراتژي روشنفكران ايراني استراتژي اختلاط و پيوند اين سه گفتمان در اشكال گوناگون و شكل دادن به هويت تركيبي بوده است.

مولفه هاي هويت ايراني:

سه ركن مهم و عمده هويت ملي در ايران عبارتند از:

1) جغرافيا و سرزمين با نوسانات ميان فلات ايران با مناطق كوهستاني آن.

2) زبان فارسي با همه تغييراتي كه در اثر آميزش با زبان‌هاي تركي، مغول و عربي داشته است.

3) دين اسلام كه برغم همه اختلافات فرقه‌اي، اصل و اساس آن ثابت و استوار مانده است.

در ايران و در بين همة ملت‌ها سرزمين مشترك در جغرافياي سياسي امروز و تشكيل واحدهاي مستقل سياسي به اندازه‌اي اهميت يافته است كه بررسي هويت ملي بدون درنظر گرفتن آن مطالعه‌اي ناقص خواهد بود. در اين ميان برخي همان واحد سياسي را محور و عامل اصلي هويت ملي مي‌دانند. از نظر جغرافياى تاريخى، مردم ايران از ديرباز در سرزمينى كه «فلات ايران» ناميده مى‏شود، اسكان يافته و ملّت ايران را شكل داده‏اند. اين شكل‏گيرى را به آغاز سلسله هخامنشيان و پادشاهى كورش (حدود 2500 سال پيش) نسبت مى‏دهند.

زبان و ادبيات فارسي يكي از عوامل مهم هويت ملي‌مان است. بدون وجود زبان مشترك، هيچ جمعى از انسانها تشكيل نخواهد شد. زبان وسيلة ارتباط اقوامي مي‌باشد كه خود را ايراني مي‌دانند. هر چند به علل سياسي بخش‌هائي از كشور ايران جدا شده و مردم ساكن در آن مناطق هنوز به اين زبان با يكديگر تكلم مي‌كنند اما از قرن دوم هجري به بعد زبان فارسي وجه تمايز ايرانيان از ديگر اقوام ساكن در منطقه بوده است.

دين، يكى از عناصر پايدار و دائمى در همه تمدنهاست. وجود احساسات مذهبي و تركيب تقريباً نود و هشت درصدي مسلمان مردم ايران و تحولاتي كه اين دين در طول تاريخ ايران به وجود آورده، مؤيد اين ادعاست كه اسلام يكي ديگر از اركان هويت ملي ايران تلقي مي‌شود. اجداد ما عناصر اصيل ملي ما را با دين تطبيق داده‌اند و آنچه را از آداب و رسوم قومي مان كه با دين تعارض نداشته حفظ كرده‌اند. تلفيق دين در ساير عناصر هويّت ملي به قدري شديد است كه موجب يگانگي روحاني و جسماني در هويّت تاريخي را سبب شده است (ثاقب فر، 1379).

تاريخ و سرنوشت مشترك ، نژاد و قومبت نيز از ديگر مؤلفه‌هاي هويت ملي است. به عقيده نويسندگان مختلف ساير مشتركات و نمادهاي ملي اعم از پرچم، احساسات ملي، قانون اساسي به عنوان ميثاق ملي، آداب و رسوم، جشن ها، و اعياد ملي جزئي از هويت ملي مي‌باشند (يوسفي، 1380: 17). آيينهايي مانند: عيد نوروز، شب يلدا، اعياد مذهبى مانند: فطر، قربان و ميلاد پيامبر و نيمه شعبان و يا مراسم عزادارى مانند: عاشوراى حسينى و يا سنتهايى مانند: انداختن سفره نذرى و يا پختن آش و شله‏زرد و...، همه نشانگر تشابه و همسانى بسيارى از آيينهاى مردم ايران و در نتيجه، به وجود آورنده يك فرهنگ آيينى مشترك است كه در حقيقت، يكى از عوامل تشكيل دهنده هويّت ملّى است.

نتيجه گيري:

آنچه در نهايت در مورد ايرانيت و هويت ايراني مي‌توان گفت اين است كه همه ما ايرانيها آگاهانه يا ناآگاهانه و بدون هيچ فشاري از جانب حكومت و يا نيروي خارجي به اين كه ايراني هستيم اقرار مي‌كنيم و خود را با اين عوامل مشترك در دنياي مملو از نمادها و و آيين هايي كه هر روزه تحت تاثير رسانه هاي مختلف، ماهواره، اينترنت و .... به ما القا مي‌شود مي‌شناسيم. گويي اين تاريخ،‌ ادبيات و فرهنگ و زبان و دين و آيين ها با گوشت و پوست و استخوان ما عجين شده است و بدون اين ها خود را هيچ مي پنداريم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر